خوردیم چون گنجشک به یوار ,پنداشته بودیم که این پنجره باز است...

be happy and smile every moments

گاهی

کسی که از دور شبیه نقطه‌ای‌ست

خواب ایستگاه‌های متروک را برمی‌آشوبد

چشمان‌ات را می‌بندی و خیره می‌شوی

به وسعتی سیاه

که در چمدان کوچک مردی جا شده است

هیس!

صدایی که نمی‌شنوید

صدای پای کسی‌ست

که روزی تمام ایستگاه‌های جهان را

کنار همین شعر جاگذاشت

کنار زنی که هنوز کشیده‌ی انگشتان‌اش را

به دوردست‌ها نشان می‌دهد

به نقطه‌ای که گاهی از دور

شبیه کسی‌ست 

شعر از : لیلا کردبچه